• وبلاگ : وقايع اتفاقيه!!!
  • يادداشت : افسوس
  • نظرات : 0 خصوصي ، 3 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام دوست من

    يه روزايي بود كه بچه بودم وقتي بامامان به اين جلسات مي رفتم با انديشه كوچك خودم مصحح جلسات قرآن رو آدم بزرگي ميدونستم.شايد استارت يادگرفتن قرآن برام از همون جلسات شروع شد و به همت يكي از هم محله اي هاي حوزه رفته مون در دوران ابتدايي روخواني و روانخواني رو ياد گرفتيم كه هنوز يادم هست چه كتاب هايي رو به ما آموزش مي داد.از اون به بعد دوست داشتم همراه با خانم مصحح خودم غلط گيري كنم

    اما بعدها كه تو محيط بزرگتري قرار گرفتم فهميدم خيلي از اين خانم ها حتي سواد درستي ندارند و تجربي قرآن مي خونندوقتي تو اين جلسات قرار مي گرفتم ثمره اش جز حرص خوردن چيزي نبودو اينكه هيچ كي منو قبول نداره كه من غلط گيري كنم

    كه هميشه به اين ختم مي شد كه ديگه كمتر برم اين جلسات!!!!!!!!!!!!

    هميشه به اين فكر كردم كه چه جوري ميشه اين قضيه رو اصلاح كرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    ببخشيد طولاني شد . درد دلم رو گفتم .

    اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا

    پاسخ

    سلام.دعاي زيباتون همه چيز رو گفت. حرفي نمونده! موفق باشيد.