وقایع اتفاقیه!!!
سلام. چند روز قبل یک کلاس با عنوان «زندگی شاد» برای همکاران سازمان ما برگزار شد. استاد این کلاس یک متخصص روان شناسی بود. حالا بمانَد که همین استاد، رئیس اداره ی بنده هم هستن و قرار بود این کلاس در محل اداره ی ما برگزار بشه؛ اما عوامل بیگانه (عده ای از کله گنده های سازمان) محل برگزاری را به محل کار خودشون منتقل کردن؛ اما خب بنده به هرحال سختی رفت و آمد به اونجا در گرما رو به جان خریدم تا بتونم از کلاس اون استاد بزرگوار استفاده کنم. *** پی نوشت:
در طول کلاس نکات زیادی رو گفتن که واقعاً در رسیدن به موفقیت و شاد زیستن موثر بود. اما یکی از نکات جالبی که خیلی به دلم نشست این بود که می گفتن ریشه ی اغلب مشکلاتی که نمی گذاره ما احساس شادی و خوشبختی کنیم، در عدم ارتباط با اطرافیان به خصوص خانواده ست. اگر صله ی رحم رو که این قدر در دین هم توصیه شده، جدی بگیریم و بهش اهمیت بدیم، هم به جهت اون احساس خوبی که پیدا می کنیم روحیه مون شادتر می شه و هم در ارتباط با اطرافیان به خیلی از راه هایی که داریم اشتباه می ریم پی می بریم و هم این که پیشگیری می کنیم از خطاهای ناخواسته ی بعدی که تا حالا بهشون دقت نداشتیم.
وقتی خوب به این نکته فکر کردم دیدم انصافاً خیلی از مشکلاتمون ناخودآگاه از همین طریق حل می شه. یعنی بدون این که بدونیم با استفاده از شنیده هامون از دیگران و اتفاقاتی که اون ها به عنوان خاطره برامون نقل کردن، راه صحیح رو از غلط تشخیص دادیم و نگذاشتیم که بادهای وحشی قایق کوچیک زندگی مون رو غرق کنن.
خدا کنه جمع صمیمی خانواده هامون همیشه همین طور صمیمی باشه و مأمن خوبی برای درددل و گفت و گو.
خدا اون استاد بزرگوار رو هم سالم حفظ کنه، ان شاءالله.
- این روزها امیرکبیر بالاجبار عازم سفری 10 روزه شدن و ... . (بقیه ی قصه روضه است که دیگه گفتن نداره!)
دعامون کنین.
Design By : Pichak |