وقایع اتفاقیه!!!
سلام. امروز اولین روز امتحان های دانشگاه بود. جدای از این که این چند روز برنامه های عید غدیر، جناب امیرکبیر و بقیه ی مسائل رو تا حدودی رها کرده بودم و درس های زیادی رو که در طول ترم نخونده بودم، می خوندم، دیگه جمعه هم خونه رو رها کردن و سر جلسه رفتن خیلی حال گیری بود. اما کاریش نمی شد کرد. چون محل دانشگاه یک ساعت تا شهر فاصله داره و سرویس ها هم منظم و به موقع نمیان که بشه برنامه رو تنظیم کرد؛ مجبور بودم برای امتحانی که ساعت 2 برگزار می شد، 11 از خونه بیام بیرون. بالاخره رفتم و سرویس هم با 45 دقیقه تأخیر حرکت کرد و رسیدم دانشگاه. توی بُرد، هرچی دنبال اسمم گشتم که شماره ی صندلیم رو پیدا کنم، نبود. رفتم سراغ کارشناس رشته و با ناباوری متوجه شدم که چون سقف تعداد واحد رو رعایت نکردم، این درسم رو حذف کردن!!! این که چرا همون روز نگفتن و یا چرا حتی بعداً اطلاع ندادن و ... بمانَد. وقتی دست از پا درازتر برمی گشتم، دلم می خواست جایی پیدا کنم و به این همه بی لیاقتی خودم های های گریه کنم. من بی معرفت، به خاطر همین امتحان و امتحان دو روز دیگه که اتفاقاً همین دو تا از درسهام حذف شدن، تمام کارهای غدیر رو رد کردم و در هیچ برنامه ای هیچ کمکی نکردم. بی سعادتی از این بالاتر؟؟؟ اما خدا رو شکر، حضرت امیر -علیه السلام- درس بزرگی بهم دادن؛ این که سعادت خدمت به ساحت مقدس اون بزرگواران رو که معلوم نیست باز هم عمری باشه و پیش بیاد، با بهانه های حتی منطقی دنیوی معاوضه نکنیم که هم دنیامون رو می بازیم و هم آخرت رو. الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه امیرالمومنین و الائمه المعصومین.
Design By : Pichak |